شمس الضحی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پله پله تا ملاقات خدا (1)

18 آبان 1402 توسط ميهن دوست

با عنایت الهی ازین تاریخ سعی برآن است مطالب عنوان مذکور به صورت تدیجی گنجانده شود

برای اثربخشی مطالب این بخش 

 1- مطالعه تدریجی مطالب 

2- وعظ درونی

3- سعی در عمل

عجب و تکبر

یا من هوالکبیرالمتعال 

گام اول:

بعداز نماز جماعت از مسجد که میخوایم خارج بشیم میبینیم کفشمون نیست مردم میگن احتمالا فلان آدم معتاد لا ابالی دزدیده و بعد نفرینش میکنیم  ته دلمان هم این فکر خطور میکند که من مسجدی و هیأتی و فلان معتاد و نماز نخوان…

ادامه دارد

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

زنگ انقلاب

26 بهمن 1396 توسط ميهن دوست

زنگ انقلاب حوزه خواهران بناب همزمان با سالروز ورود امام به میهن

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

سلام بر مهدی امید دلها

17 خرداد 1393 توسط ميهن دوست

سلام بر مهدی! امید انسانها و فروغ دورانها،

آنکه امید آمدنش، روشنی بخش جانهاست و روز ظهور و عصر حضورش ، روز تحقق آیات الهی است.

با آمدنش عدالت جهانگیر می شود، هستی از فروغ عدل و داد جلوه می یابد  و منتظران به نوا می رسند و عاشقان، آن خورشید پنهان را دیدار می کنند.

سلام بر مهدی آنکه هر صبح و شام ، در هر نماز و نیاز، منتظران سلامش می گویند و دعای فرج می خوانند.

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

سیره تربیتی حضرت زهرا(س)2

28 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

ایثاردر دعا


امام حسن مجتبی(ع)نقل می کند :مادرم فاطمه (ع)را در شب جمعه دیدم که در محراب عبادتش ایستاده ،همواره رکوع وسجود می کند ،تا این که فجر صادق سررسید. صدای او را می شنیدم که مؤمنین و مؤمنات را دعا می نمود و نام هر یک را بر زبان جاری می کرد،ولی برای خودش دعایی نکردید. پس به اوگفتم:یا أماه، لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک ؟ فقالت یا بنی،الجار ثم الدار.ای مادر!چرا برای خود دعا نکردید،چنانکه دیگران را دعا می کنید؟
فرمود:پسرکم!اوّل همسایه بعد خود.

(بحار الانوار ،ج43،ص81-82)


دلسوزی نسبت به پدر


از امیرالمؤمنین نقل شده که فرمود:«کنا مع النبی فی حفر الخندق،اذ جا ءته فاطمه (س)و معها کسرة خبز،فدفعتها الی النبی (ص).فقال النبی(ص):ما هذه الکسرة؟قالت:قرصاخبزتها للحسن والحسین (ع)جئتک منه بهذه الکسرة.فقال النبی(ص)أما انه اول طعام دخل فم ابیک منذ ثلاث “ما هنگام حفرخندق همراه پیامبر(ص)بودیم که فاطمه (س) در حالی مه تکه نانی در دستش بود آمد و آن را به پیامبر (ص) تقدیم نمود.آن حضرت فرمود:این تکیه نان چیست؟حضرت زهرا (س) عرض کرد:این قرص نان را برای حسن وحسین (ع) پخته بودم و این قسمت رابرای شما آورده ام.پیامبر (ص)فرمود:آگاه باش!این اولین غذایی است که پس از سه روز داخل دهان پدرت شده است».(عیون الا خبار الرضا ،ج1،ص43؛بحار الانوار،ج16،ص225)
بزرگداشت پدر
ابن مغازلی به سندش از حضرت زهرا(س)نقل می کند:«چون این آیه نازل شد:صدا زدن وخواندن پیامبر(ص)را در میان خود،همانند صدا زدن یکدیگر قرار ندهید،فاطمه(س)فرمود:هیبت پیامبر (ص)مانع می شد تا به او “پدر"بگویم؛لذا می گفتم:ای رسول خدا! ایشان رو به من کرده،فرمود:ای دخترم!این آیه در حق تو و اهل بیتت از قبل نازل نشده است،تو از من و من از تو هستم ،بلکه این آیه در حق سرکشان و متکبران نازل شده است.تو بگو:»ای پدرم!زیرا این گونه خطاب،محبوب تر برای قلب من ومورد رضایت پروردگار است.آنگاه پیامبر(ص)پیشانی مرا بوسید».

(مناقب،ابن مغازلی ،ص364؛کشف الیقین،ص354)

راستگویی


حاکم نیشابوری از عایشه نقل می کند:«در گفتار،از فاطمه راستگوتر نیافتم،جز کسی که اورا به دنیا آورد(یعنی پدرش)».

(مستدرک،حاکم نیشابوری ،ج3،ص160،؛ذخائر العقبی،ص44)


از عمربن دینار روایت شده است که عایشه گفت:هرگز کسی را راستگو تر از فاطمه ،جز پدرش(ص)ندیدم…  .

(اعیان الشیعه ،ج1،ص308:[به نقل از :الاستعیاب ]؛حلیه الا ولیاء،ج2،ص41)


حجاب وعفاف


انس گوید:پیامبر خدا (ص)فرمودند:بهترین چیز برای زنان چیست؟ما نفهمیدیم که چه می فرمایند.یس علی (ع) نزد فاطمه (س) رفته،او را از پرسش رسول خدا(ص)آگاه ساختند.فاطمه (س) فرموند:چرا نگفتی«بهترین برای ایشان ان است که آنان مردان را  نبینند ومردان هم آنها را نبینند».پس پیامبر خدا(ص)به حضرت علی(ع) فرمودند:این مطلب را چه کسی به تو آموخت؟ علی (ع) عرض کردند:فاطمه.پیامبر فرمودند:همانا او جگر گوشه ام است

(حلیة الاولیاء،ج2،ص41-42)


حجاب در مقابل مرد نابینا


امام کاظم(ع)از پدران خود روایت کرده اندکه :علی (ع)فرمود :مرد نابینایی از فاطمه (س) اجازه ورود خواست . آن حضرت روی خود را از او پوشاندند .پیامبر خدا(ص) فرمودند :چرا روی خود را می پوشانی در حالی که او تو را نمی بیند ؟فاطمه (س)عرض کرد:هرچند که او مرا نمی بیند ، ولی من او را می بینم واو بوی من را استشمام می کند .رسول خدا (ص) فرمودند :شهادت می دهم که به راستی توجگر گوشه من هستی .

(بحار الانوار،ج43،ص91)


نزدیک ترین حالت زن به پرودگار


هم چنین آن حضرت می فرماید :رسول خدا (ص)از اصحاب خود پرسیدند :حقیقت زن چیست ؟گفتند :عورت است .فرمودند چگونه یک زن می تواند به پرودگار خود نزدیک شود ؟اصحاب ندانستند .چون فاطمه (س)این پرسش را شنیدند،فرمودند:نزدیک ترین حالت او به خدا این است که در کنج خانه اش قرار گیرد .پیامبر خدا(ص)با شنیدن این جواب، فرمودند:به راستی که فاطمه جگر گوشه من است.

(بحار الا نوار ،ج43،ص92)


اوج عفت وحجاب


امام صادق (ع)می فرماید:اولین تابوتی که در اسلام ساخته شد ،تابوت حضرت فاطمه (س)بود .زیرا آن حضرت پیش از شهادتش ،به اسماءبنت عمیس فرمود:آیا چیزی برای من درست می کنی که بدن مرا پس از مردن بپوشاند ؟[ویادر نقل دیگری اینگونه آمده است:من بسیار زشت می دانم که جنازه زنان راپس از مرگ بر روی تابوت  رو بازگذاشته وبر روی آن پارچه ای می افکنندکه حجم بدن را برای بینندگان نمایش می دهد…](کشف الغمه ،ج2،ص126؛ذخائرالعقبی،ص53)
اسماء عرض کرد :1هنگامی که در حبشه بودم ،دیدم برای این کار ،مردم آن دیار وسیله ای می ساختند .اگر مایل باشید ،آن را برای شما تهیه کنم .حضرت اجازه فرمود .اسماءتختی آورده وآن را وارونه کرد وشاخه های نخل را به اطراف آن بست وپارچه ای روی آن انداخته ،گفت : در حبشه چنین می کردند .حضرت زهرا (س)فرمود :چنین چیزی برای من بساز ،وبدن مرا از مردان بپوشانتا خداوند بدن تو را از آتش دوزخ بپوشاند.(تهذیب ،ج1،ص469،ح185؛جلا ءالعیون ،ص161)
[در روایت دیگری آمده است :وبه حضرت علی (ع) عرض کرد :ای پسر عمو !شما را وصیت می کنم که برای من تابوتی درست بکنی ،همان گونه که ملائکه ،شکل آن را به من نشان دادند…](روضة الواعظین ،ص151؛اللمعة البیضاء،ص868)در ذیل همین حدیث می خوانیم : هنگامی که حضرت زهرا (س) چشمش به تابوت افتاد ،تبسم فرمود ،که تنها تبسم او پس از وفات پیامبر اکرم (ص)بود.(ذخائر العقبی،ص54)


مهربانی با همسر برای جبران تهیدستی


رسول خدا (ص)هنگامی که از دخترش فاطمه (س)شنید که زنان قریش به جهت ازدواج او با حضرت علی (ع)و فقر او حضرت را سرزنش می کنند وحضرت علی (ع)فرمود:«ادخل بیتک والطف بزوجتک وارفق بها…»؛«وارد خانه شد وبه همسرت لطف ومدارا نما …».(کشف الغمه ،ج1،ص372)


زهد وساده زیستی


در فرازی از حدیثی بلند از امیر المؤمنین (ع)روایت شده است که فرمودند :فاطمه زهرا (س)عرض کرد :ای رسول خدا !سلمان از لباسم شگفت زده شده است .سوگند به خدایی که شما را به حق مبعوث فرموده ،من وعلی مدت پنج سال است جز پوست گوسفندی که روز ها شترمان را روی آن علوفه می دهیم وشب ها بستر خواب ماست ،چیز دیگری نداریم ومتّکا ومخدّه ما از پوست پر شده از برگ خرماست. پس پیامبر (ص)فرمودند:ا ی سلمان همانا دخترم از زمره سابقان است .(اشاره است به آیات 10-26 سوره واقعه)


ترجیح دادن شوهر بر خود وفرزندانش


حضرت فاطمه (س)به امیر المؤمنین فرمود:…سوگند به آن که پدرم را به پیامبری وتورا به جانشینی گرامی داشت ،صبحگاهان هیچ غذائی نداریم ودو روز است که غذائی نبوده که بخوریم مگر همان چیزی که تورا بر خود واین دو فرزندم حسن وحسین [ع]ترجیح داده وبرای شما آوردم.(بحار الانوار ،ج43،ص59)حضرت علی (ع)فرمود :ای فاطمه !چرا به من خبر ندادی تا غذایی برای شما تهیه کنم؟فاطمه (س)فرمود :ای ابا الحسن !من از خدایم شرم می کنم که تو را به چیزی که بر آن قدرت نداری تکلیف کنم.


سفارش پیامبر (ص)به دخترش درمورد درخواست از شوهر


ازحضرت زهرا(س)نقل شده که به حضرت علی(ع)عرض کرد:«رسول خدا(ص)مرا باز داشته ازاینکه چیزی ازتو بخواهم،وفرموده:ازپسرعمویت چیزی درخواست مکن؛اگرچیزی برایت آورد که چه بهتر وگرنه ازاوتقاضامکن».(تفسیرعیاشی،ج1،ص171؛بحارالانوار،ج1،ص197


اطاعت از شوهر


پیامبراکرم(ص)به حضرت زهرا(س)فرمود:«ای دخترم!هماناخدای عزوجل به زمین نگریست وازآن،دومرد را برگزید.یکی پدرت ودیگری شوهرت است. ای دخترم!همسرت خوب همسری است.هرگز از دستور او سرپیچی مکن…».(کشف الغمه،ج1،ص372؛بحارالانوار،ج43،ص133)ازامام باقر(ع)نقل شده:«…برای زن نزد پروردگارش هیچ میانجی ای بهتراز خشنودی همسرش نیست.هنگامی که فاطمه(س)ازدنیا رحلت نمود،امیرالمؤمنین(ع)برخاست وعرض کرد:بارخدایا!من ازدخترپیامبرت راضی هستم…».(خصال،ص588؛بحارالانوار،ج43،ص134)


تسلیم شوهربودن


حضرت زهرا(س)به گونه ای تسلیم شوهرش بودکه وقتی ابوبکروعمر دربستر بیماری آن حضرت عیادتش آمدندکه ایشان را ضی به ملا قاتشان نبود،وقتی حضرت علی (ع)را واسطه قرار دادند ،به او می گوید :«خانه ،خانه تو ،ومن آزاده همسر توام ».(کتاب سلیم ،ص392؛بحار الانوار ،ج28،ص303)ناراحت نکردن همسر شایسته
امام علی (ع)می فرماید :«به خدا سوگند !هرگز فاطمه را ناراحت نکردم وبر هیچ کاری وادارش نکردم تا زمانی که خداوند عزّوجلّ جان او را گرفت.او نیز مرا خشمگین نکرد واز دستور من سرپیچی نکرد .من به او می نگریستم وبه واسطه آن ،نگرانی ها وناراحتی های من از بین می رفت ».(کشف الغمه ،ج1،ص373؛بحار الانوار ،ج43،ص134)


دعا برای شیعیان


اسماءمی گوید :در لحظه های پایانی زندگی حضرت زهرا (س)متوجه شدم که چنین دعا می کند :«بار خدایا ای مولای من !از تو می خواهم به حقّ کسانی که آنان را برگزیدی وبه گریه فرزندانم در فراق من ،که گناه کاران از شیعیان من وشیعیان ذریه ام را ببخشی».(صحیفة الزهرا (س)،ص210)

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

حضرت زهرا(س) در قرآن

20 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

سیمای حضرت فاطمه (س)درآیینه قرآن


آیه اوّل :
“انّما یرید الله لیذ هب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً”

“خدا چنین می خواهد که هر آلا یش رااز شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند”(سوره احزاب آیه 33)


در شأن نزول این آیه روایات متواتری در دست است که حاکی از این است که آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شده است ودر آن هنگام رسول اکرم (ص)،حضرت صدیقه ،امیرالمومنین و حسنین (ع) حضور داشتند ،جناب ام سلمه خودش از رسول اکرم (ص)تقاضا می کند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کساء نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم؟حضرت او را نهی کرد و فرمود :نه،تو داخل نشو(و انت فی خیر )چون این آیه مخصوص به ما پنج تن است.نام جماعتی که از صحابه شأن نزول این آیه را به همین ترتیب نقل کرده اند و روایات آنان متواتر است به شرح ذیل می باشد :
سعد ابن ابی وقاص ،انس ابن مالک،ابن عباس، اب سعید خدری ،عمربن ابو سلمه،واصل بن اسقع،عبدالله بن جعفر،ابو حمرا هلال ،عایشه،ام سلمه،ابوهریره، معقل بن یسار،ابوطفیل،جعفر بن حبان،جیره،ابو برزه اسلمی ،مقداد بن اسود.
روایاتی که صحابه مذکور نقل کرده اند،در این موضوع هم رأی و هم سخن هستند که آیه شریفه تطهیر در خانه “ام سلمه “نازل شده و فقط در شأن پنج تن بوده است و هیچ یک از زنان پیامبر(ص)داخل این قضیه نیست و این مطلب از مسلّمات است،غیر از حضرات صحابه ،تقریباً300 نفر دیگراین روایت رابه همان ترتیب و با ذکر اینکه محل نزول آیه خانه ام سلمه بوده است ،نقل کرده اند وعلامه امینی مشخصات 300نفر را که در قرون مختلف زیسته اند به طور تفصیل در “الغدیر"شرح داده است.تمام این 300 نفر نصوصی از پیغمبر اکرم (ص)نقل کرده اند که بعد از نزول آیه تطهیر از حضرت پرسیده شد که این آیه شریفه در شأن کیست ؟حضرت فرمودند :منم ،علی ،فاطمه و حسنین (ع).پس با توجه به مطالب فوق ،جای هیچ گونه تردیدی نیست که حضرت صدیقه زهرا (س)نیز مشمول آیه تطهیر است .(حبیب چایچیان ،فاطمه الزهرا “س"،گفتارعلامه امینی ،انتشارات امیرکبیر،تهران 1362 ،ص 17)


آیه دوّم:
“فقل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم ونسائنا ونسائکم و انفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین”
“پس بگو (ای پیامبر )بیایید ماو شما با فرزنداان و زنان ود با هم به مباهله برخیزیم(یعنی در حق یکدیگرنفرین کنیم)تا دروغگویان را به لغن وعذابخدا گرفتر سازیم.(سوره آل عمران،آیه 55)

این آیه بطورصریح وآشکار ندامی کند بر اینکه پیغمبر اکرم (ص)هنگامی که با نصارای نجران مباهله فرمود،حضرت صدیقه (س)نیز دراین مورد شرکت داشت.
او وجود مقدسی است که درمیان چهار معصوم دیگر در آیه مباهله قرار گرفته است،دو معصوم :ابنائنا (حسنین"ع")و دومعصوم :انفسنا(پیغمبر “ص"و علی “ع")و یک معصومه :نسائنا ما بین آنها، که از نساء منحصر به این وجود مقدس است.
با توجه به این مطلب که (ابتهال و نفرین ) با نصارای نجران یک کارعادی نیست وبا زن ومرد عادی نمی توان اقدام به مباهله کردو طرف مقابل رامغلوب ورسوا نمود؛ بلکه صلاحیت اقدام به چنین امر خطیری را افراد مقدس و شایسته ای دارا هستند که مورد نظر مرحمت حضرت حق  تبارک و تعالی بوده باشند،و حضرت صدیقه (س) نیز یکی از آن شخصیت هایی است که مشمول این آیه شریفه می باشد و این از مسلمات است.(حبیب الله چاچیان ،فاطمه الزهرا “س"، گفتار علامه امینی،انتشارات امیر کبیر ،تهران 1362، ص46


عنایت فاطمه(س) فضه را حافظ قرآن می کند:


ابوالقاسم قشیری در کتابش مینویسد :عبدالله مبارک میگوید :
من در بیابان حجاز از قافله وکاروان عقب ماندم و ناگهان زنی را مشاهده کردم و بدو گفتم:
تو کیستی ؟با این ایه پاسخ داد”وقل سلام فسوف تعلمون(1)"کنایه از اینکه چرا سلام نکردی؟
ترجمه:و بگو سلام بر شما اما بزودی خواهید دانست.
من بر او سلام کردم و به او گفتم :د راینجا چه میکنی؟گفت:(من یهدی الله فما له من مضل)(2) یعنی :هرکس را خدا هدایت کند،هیچ گمراه کننده ای نخواهد داشت. به او گفتم:ایا از انس هستی یا از طائفه جن؟گفت( یا بنی ادم خذوا زینتکم)(3) یعنی :ای فرزندان ادم !زینت خود را بردارید .فهمیدم که از انس هست از اوپرسیدم:ازکجا امده ای؟گفت(ینادون من مکان بعید)(4) یعنی :ازرا دور صدا زده میشوند.فهمیدم که از راه دور میاید. گفتم:به کجا میروی ؟گفت:(ولله علی الناس حج البیت)(5) یعنی :وبرای خدا بر مردم است که اهنگ خانه اومیکنند.فهمیدم که عازم مکه است گفتم:چند وقت است  که از قافله باز مانده ای؟ پاسخ داد:(ولقد خلقنا السماوات والارض وما بینهما فی سته الیام)(6) یعنی :ما اسمانها وزمین و انچه را د رمیان انهاست در شش روز افریدیم.فهمیدم شش روز است از کاروان جدا شده است .پرسیدم:ایا غذا میل دارید؟در جوابم گفت (وماجعلناهم جسدالا یاکلون الطعام)(7) یعنی :انان را که پیکرهایی غذا نخورند قرار ندادیم.فهمیدم که به غذا میل دارد.پس غذاییی به او دادم و سپس گفتم :تندتر بیا!گفت(لایکلف الله نفسا الاوسعها)(8) یعنی :خداوند هیچکس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمیکند.فهمیدم که خسته شده وقدرت راه روی ندارد. به او گفتم:میخواهی تورا پشت خود بر مرکب سوار کنم؟گفت (لو کان فیهماآلهه الا الله لفسدتا)(9)یعنی :اگر در اسمان وزمین،جز الله خدایان دیگری بود،فاسد میشدند ونظام جهان به هم میخورد.فهمیدم که از سوار شدن به پشت سر من ،حیا میکند ونمیپسندد.باشنیدن این ایه پیاده شدنم واو را به تنهایی سوار کردم چون سوار شد گفت :(سبحان الذی سخر لنا هذا)(10) یعنی :پاک ومنزه است کسی که این را مسخر ما ساخت.و همچنان امدیم تا به قافله رسیدیم در انجا به او گفتم:ایا کسی را در میانه قافله داری؟ گفت:(یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض)(11) یعنی  ای داوود!ما تورا خلیفه ونماینده خود در زمین قرار دادیم.(و مامحمدالا رسول)(12)یعنی :محمد (ص)فقط فرستاده خداست.(یا یحیی خذالکتاب بقوه)(13) یعنی :ای یحیی کتاب خدا را با قوت بگیر.(یا موسی انی انا الله)(14)یعنی ای موسی منم خداوند .من صدا زدم ای داوود،ای محمد،ای یحیی،ای موسی!دیدم چهار جوان به سوی من می ایند از ان زن پرسیدم :اینها چه نسبتی با تو دارند؟گفت (المال والبنون زینه الحیواه الدنیا)(15)یعنی :مال وفرزندان،زینت زندگی دنیاست.وقتی نزد او امدند به انان گفت:(یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین)(16) یعنی :پدرم !او را استخدام کن،زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی انکس است که قوی و امین باشد. ان جوانها مقداری پول و چیزهای دیگر به من دادند، وان زن گفت :(ولله یضاعف لمن یشاء)(17) یعنی :و خداوند ان برای هرکس بخواهد دو یا چند برابر میکند. وانها مقداری دیگر هم دادند.من که چنان دیدم از ان جوانها پرسیدم:این زن کیست؟گفتند:این مادرمان فضه کنیز زهرا (س) است که بیست سال است فقط با ایات قرانی سخن گفته است.

(مناقب ابن شهرآشوب،جلد 3صفحه 343وبحارالنوار،ج 43،ص86و زندگانی فاطمه الزهرا محلاتی،ص111وفاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی،ص974)برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی،علی بدری ص208 الی211

اسرار و فلسفه احکام از زبان مبارک فاطمه زهرا(س)

فاطمه (س) فرمود:خداوند ایمان را سبب تطهیر وپاکی شما از شرک قرار داد.
و نماز را وسیله پاکی از کبر وغرور .
وزکات را موجب تزکیه نفس و رشد وزیادی روزی.
و روزه را عامل تثبیت اخلاص.
وحج را وسیله تقویت ائین اسلام.
عدالت را مایه ی هماهنگی دلها.
و اطاعت و پیروی ما اهل بیت را باعث نظام ونظم امت اسلام.
و امامت ما را امان از تفرقه وپراکندگی.
و جهاد را موجب شکوه و جبروت وعزت اسلام.
و صبر وشکیبایی را وسیله ای برای جلب وطلب پاداش خداوند.
.امرو به معروف را وسیله ای برای اصلاح توده مردم .
و نیکی به پدر ومادر را موجب پیش گیری از خشم خدا .
و صله رحم را وسیله ی افزایش جمعیت وقدرت .
و قصاص را وسیله حفظ نفوس وجانهای مردم.
ووفای به نذر را موجب امرزش و بخشش خداوند.
وجلوگیری ار کم فروشی را وسیله مبارزه با کمبود ها.
و نهی از شراب خواری را سبب پاک سازی از پلیدی ها وآلودگی ها.
و پرهیز از تهمت ونسبتهای ناروا را حجابی در برابر غضب پروردگار.
وترک دزدی را برای حفظ عفت نفوس مردم.
(شرح نهج البلاغه در شرح نامه ی عثمان بن  حنیف ابن ابی الحدید.وکشف الغمه اربلی وسید مرتضی در شافی و علل الشرایع مرحوم صدوق واحتجاج طبرسی و کتابهای دیگر سنی وشیعه)(کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص 141)
سجده ی ملائکه بر ادم ( ع) بخاطر وجود حضرت زهرا(س)
ابو سعید خدری میگوید:در خدمت رسول خدا(ص) نشسته بودیم مردی از راه رسید و از حضرت پرسید در باره فرمایش خداوند که فرموده است:(استکبرت ام من العالین)سوره ص آیه 75 توضیح دهید که اینان چه کسانی هستند که از ملائکه مقربین  برترین وبالاترند؟
رسول خدا (ص) فرمود:من وعلی و فاطمه وحسن وحسین می باشیم که در سرا پرده عرش بودیم و خداوند را تسبیح  میکردیم و ملائکه با تسبیح ما تسبیح میکرند 2هزار سال پیش از انکه خداوند ادم (ع)  را بیافریند . هنگامی که خداوند آدم را آفرید به ملائکه دستور فرمود که بر او سجده کنند و مامور به سجده نشده بودند مگر بخاطر وجود ما،همه ملائکه سجده کردند بجز ابلیس که خوداری کرد خداوند متعال به او فررمود :ای ابلیس!چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود اوراآفریدم سجده کنی؟آیا تکبر کردی یا از برترین ها بودی؟!یعنی از این پنج تنی که اسامی انان در سرا پرده عرش نوشته شده ،بودی؟پس ما هستیم ان باب خدایی که از آن در وارد میشوند وهدایت یافتگان به وسیله ما هدایت میشوند هرکس مارا دوست داشته باشد  خداوند اورا دوست داشته وبه بهشتش وارد میسازد
وهرکس با ما دشمنی کند خداوند اورا دشمن دارد و به اتشش وارد میکند ودوست ندارد مارا مگر کسی که تولدش پاک وپاکیزه باشد.(تفسیرالبرهان ج6،ص516-ترجمه فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی،ص45و46)(برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص33)
حجرالاسود فاطمه (ُس) را دوست دارد.
حضرت امام صادق ( ع) میفرماید:
حجرالاسود فرشته ای عظیم الشان از بزگترین ملائکه نزد خداوند بوده است .وقتی که خداوند از ملائکه پیمان میگرفت حجرالاسود اولین فرشته ای بود که به خدا ایمان اورد واقرار به یگانگی خداوند کرد.پس به خاطر همین کارش خداوند اورا بر همه افریدگانش امین قار داد و پیمان مخلوقاتش را د راو به رسم امانت قرار داد و خداوند از تمام مخلوقات خودش اقرارگرفت مبنی بر اینکه هرساله پیش حجرالاسود بروند واقراری که خداوند از انها گرفته بود،نزد حجر الاسود تجدید میثاق نمایند. سپس خداوند اورا د ر بهشت انیس و رفیق حضرت ادم(ع)قرار داد تا اینکه ان پیمان خداوند را به یادحضرت ادم بیاورد وحضرت ادم هرساله نزد حجر الاسود برود وتجدید میثاق کند پس وقتی که حضرت ادم (ع) مخالفت کرد و ترک اولی نموداورا از بهشت خلرج کردند . خداوند عهدی را که از ادم وفرزندانش برای محمد وعلی (ع) گرفته بود از یاد ادم برد وادم را به فراموشی انداخت واورا متحیر ومبهوت قرار داد و هنگامی که خداوند تو به ادم را پذیرفت خداوند این فرشته را به صورت در سفیدی قرار داد سپس ان در سفید را از بهشت به سوی حضرت ادم پرتاب کرد و ادم در اند وقت در سرزمین هند بودو وقتی ان در را دید با ان مانوس شد در حالی که ان را بیش از سنگ قیمتی نمی دانست. خداوند عزوجل ان سنگ را به زبان اورد وگفت:ای ادم ایا مرا میشناسی؟ ادم (ع)فرمود:نمیشناسم شمارا!سنگ گفت:بلی مرا میشناسی منتهی شیطان بر تو غالب شد وپروردگارت را از یادت برد سپس به همان صورتی که در بهشت با ادم بود در امدو گفت:کجا رفت ان عهد ومیثاق که خداوند ان را از تو گرفت؟ وحرکت
کرد طرف او  واو را در برگرفت وگریه کرد و او را بوسید واقرار و اعتراف به ان عهد را تجدید کرد سپس خداوند متعال ان فرشته را به سنگ دری سفید و شفاف ونورانی ودرخشنده تبدیل کرد. وبه خاطر احترام وبزرگداشت او حضرت ادم (ع)حجرالاسود را بر شانه خود قرار داد وهرگاه خسته میشد ،جبرئیل (ع) ان را از ادم میگرفت و با خود نقل میکرد و به همین منوال میرفتند تا اینکه به مکه رسیدند.و پیوسته ادم (ع)با او مانوس بود ودر کنارش در مکه به سر میبرد و در هر روز وشب اقرار به میثاق وعهد میکرد و ان را تجدید می نمود سپس خداوند متعال وقتی جبرئیل را به زمین فرستاد و کعبه را بنا نمود ،جبرئیل به ان مکان که بین رکن در کعبه باشد فرود امد و دران مکان ادم را دید و این همان مکانی بود که خداوند متعال عهد وپیمان گرفت و این فرشته در همان جا عهد ومیثاق را در خود فرو برد و به خاطر همین علت خداوند سنگ را در ان رکن قرار داد وخداوند ادم را از جایگاه کعبه به طرف صفا وحوا را به سمت مروه کوچ داد بعد خداوند حجر الاسود را گرفت و با قدرتش در همان رکن قرار دادووقتی ادم از صفا چشمش به سنگ افتاد که رد رکن نصب شده الله اکبر ولا اله الا الله گفت وخدا را تمجیدو تعظیم نمود فلذا سنت است هرکس در کوه صفا باشد چشمش به رکن حجر الاسود بیفتد الله اکبر بگوید.و خداوند عهد ومیثاق را در ان سنگ به امانت گذاشت و دربین فرشتگان تنها او بود که عهد وپیمان را در خود فرو بردزیرا خداوند وقتی از فرشتگان راجع پروردگاری خود و نبوت حضرت محمد(ص)و جانشین بودن حضرت امیر المومنین(ع)اقرارخواست پشت ملائکه لرزید و اولین کسی که عجله کرد و به دستور خدا اقرار نمودهمان فرشته بود و هیچ فرشته ای به اندازه او محمد و ال محمد را دوست نداشتو به خاطر همین محبت شدید خداوند او را از میان تمام فرشته گان انتخاب کرد و عهد وپیمان را در او نهاد و او روز قیامت خواهد امد در حالی که زبانی گویا وچشمی بینا دارد  وبرای تمام انان که با او در ان مکان تجدید وعهد وپیمان کردند و امانت را حفظ نمودند شهادت وگواهی خواهد داد.

(ترجمه علل الشرایع،ج2،باب 164،حدیث1-فروع کافی ج4،ص185 حدیث 3)وحضرت امام صادق(ع) فرمود:نبوت هیچ پیامبری تکمیل نشد تا اینکه به فضیلت و محبت فاطمه اقرار کرد.(ترجمه فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی ص105)(برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص34 الی 37)

پی نوشت:
1.سوره زخرف،آیه 89
2.سوره زمر،آیه 37
3.سوره اعراف،آیه31
4.سوره فصلت،آیه  44
5.سوره ال عمران ، ایه 97
6.سوره ق، ایه  38 
7.سوره انبیاء ایه 8
8. سوره بقره، ایه 286
9.سوره انبیا ،ایه 22
10 . سوره زخرف، ایه 13
11. سوره ص ، ایه 26
12. سوره ال عمران ، ایه 144
13. سوره مریم ، ایه 12
14. قصص، ایه 30
15 . سوره کهف ، ایه 46
16. سوره قصص.، ایه 26
17. سوره بقره ف ایه  261











شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

سخنان حضرت زهرا(س)

20 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

چهل حدیث از حضرت زهرا (سلام الله علیها)


بين محراب ازل گرم سجودي بانو

اولين فاطمۀ صبح وجودي بانو



سرّ «لولاک» که تکليف مرا روشن کرد

علت خلقت افلاک تو بودي بانو


1. مَن أصعَدَ إلی الله خَالَص عِبادَتِهِ أهبَطَ الله عزوجل إلیهِ أفضَلَ مَصلَحَتِه
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.


بحار الانوار، ج 70، ص 249

2. إنَّ السَّعِید، کُلّ السَّعِید، حَقّ السَّعید مَن أحَبَّ عَلِیّاً فِی حَیاتِه و بَعد مَوتِه
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

مجمع‌ الزوائد علامه‌ هیثمى، ج‌ 9، ص‌ 132

3. نَحنُ وَسِیلَتُهُ فِی خَلقِه و نَحنُ خاصَّتُهُ و مَحلُّ قُدسِهِ و نَحنُ حُجَّتُهُ فِی غَیبِهِ و نَحنُ وَرثَةُ أنبِیائِه
ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم، ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خدا و وارث پیامبران الهی هستیم.

شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ ابن‌ ابی‌ الحدید، ج‌ 16، ص‌ 211

4. قاریُ الحَدِید، و أذا وَقَعَت، و الرَّحمن، یُدعَی فِی السَّمواتِ و الأرضِ، سَاکِن الفِردَوسِ
تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرّحمن در آسمان ها و زمین اهل بهشت خوانده می شوند.


کنزالعمال، ج‌ 1، ص582

5. خِیارُکم اَلیَنُکُم مَناکِبَهً وَ اَکرَمُهُم لِنِسائِهم
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.

کنزالعمال ، ج‌ 7، ص225

6. اَشَدُّ النّاسِ اِجتهاداً مَن تَرکَ الذُّنوب
کوشاترین مردم تارک گناهان است.


تحف العقول،ص519

7. فَجَعَل الله…إطاعَتَنا نِظاماً لِلمِلَّة و إمامَتَنا أمانَاً لِلفُرقَةِ
خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و درامان ماندن از تفرقه ها قرار داده است.

نهج الحیاة، ص 36

8. جَعَلَ الله … بِرِّ الوالِدَینِ وِقَایَةً مِنَ السَّخَطِ، و صِلَةَ الأرحَامِ مِنسَاةً فِی العَمرِ و مِنماةً للعَدَدِ
خدای تعالی نیکی به پدر و مادر را واجب فرمود تا از خشم او در امان بمانند، و دستگیری از خویشان را موجب افزایش عمر و سبب فزونی جمعیت و قدرت قرار داد .

نهج الحیاة، ص 102

9. جَعَل الله… العَدلَ تَنسِیقَاً لِلقُلُوب
خدای تعالی عدالت را مایه وحدت و هماهنگی دل ها قرار داد .

نهج الحیاة، ص 102

10. جَعَل الله … الأمر بِالمَعرُوف مَصلَحَةً لِلعامَّة
خداوند امر به معروف را جهت اصلاح جامعه واجب فرمود .


نهج الحیاة، ص 102

11. جَعَل الله … الزَّکاَة تَزکِیةً لِلنَّفس و نَماءً فِی الرِّزق، و الصِّیام تَثبِیتاً لِلإخلاص
خدای تعالی زکات را مایه پاکی جان و فزونی روزی، و روزه را برای پابرجایی اخلاص قرار داد.


نهج الحیاة، ص 102

12. فَجَعلَ اللهُ الایمانَ تَطهیراً لَکم مِنَ الشِّرکِ ، وَ الصَّلاةَ تَنزیهاً لَکم عَن الکِبرِ
خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی .


نهج الحیاة، ص 102

13. جَعل الله … الجِهادَ عِزّا ًللإسلام، و الصَّبرَ مَعُونَة عَلَی استِیجابِ الأجر
خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگی پاداش حق تعالی قرار داد.


نهج الحیاة، ص 102

14. فَجَعَل اللّهُ‏ُ الإیمانَ تَطهِیراًُ مِنَ الشِّرک… وَ العَدلَ تَسکینا لِلقُلوبِ
خداوند ایمان را براى پاکى از شرک… و عدل و داد را براى آرامش دل‏ها واجب نمود.


نهج الحیاة، ص 102

15. إستَأذَنَ أعمَی عَلَی فَاطِمة (علیها السلام) فَحَجَبتِه، فقال رسول الله (صلی الله علیه و آله) لها: لِمَ حَجَبتِیه و هُولا یَراکَ؟ فقالت (علیها السلام): “إن لَم یَکُن یَرانِی فإنِّی أراهُ و هُو یَشُمُّ الرِّیح” . فَقال رسول الله (صلی الله علیه و آله)” أشهَد أنَّکَ بضعَة مِنِّی “
مردی نابینا از حضرت فاطمه (علیها السلام) اذن خواست که داخل خانه شود. فاطمه )سلام الله علیها) خود را از او پوشاند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) به فاطمه فرمود: به چه سبب خود را مستور کردی و حال این که این مرد نابینا تو را نمی بیند. حضرت زهرا (علیها السلام) پاسخ داد، “اگر او مرا نمی بیند، من او را می نگرم، و اگرچه او نمی بیند اما بوی زن را استشمام می کند.” رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: “شهادت می دهم که تو پاره تن منی “.


بحار الانوار، ج 43، ص 91

16. نِعمَ تُحفَة المُؤمِن التَمر
برای مؤمن، خرما هدیه خوبی است .


کنز العمال، ج 12، ص 339

17. بشرٌ فی وَجهِ المُؤمِن یُوجِبُ لِصاحِبِه الجَنّة
پاداش خوشرویی در برابر مؤمن بهشت است.


بحار الانوار، ج 75، ص401

18. قَالَت فاطمة (علیها السلام): قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): “مَثَل الإمامِ مَثَل الکَعبَةِ إذ تُؤتی و لا تَأتی”
از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) روایت شده که رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) فرمودند: مثل امام همچون مثل کعبه است که باید به سویش روند، نه آن که (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید .

بحار الانوار، ج 36، ص 353

19. أزهَدُ النُاسِ مَن تَرَکَ الحَرام
زاهد ترین مردم کسی است که حرام را وانهد.


تحف العقول،ص519

20. ما یَصنَعُ الصّائِمُ بِصیامِه اِذا لَم یَصُن لِسانَه وَ سَمعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَه
روزه‏ دارى که زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نکرده، روزه ‏اش به چه کارش خواهد آمد.


بحار الانوار، ج 93 ص 295

21. جَعَل الله … إجتِنابَ القَذفِ حِجاباَ عَنِ اللَّعنَة، و تَرکُ السِّرقَةِ إیجَاباً لِلعِفًّة
خدای تعالی پرهیز از افترا و دشنام را برای دور شدن از لعنت واجب فرمود و دزدی را منع کرد تا راه عفت پویند.


نهج الحیاة، ص 102

22. أبوا هَذِه الأمَّه مُحمَّدٌ و عَلِىٌّ (علیهم السلام) یُقِیمان أوَدَهُم و یُنقِذانِهِم مِن العَذابِ الدّائِم أن أطاعُوهُمَا و یُبِیحانِهِم النَّعِیمَ الدّائِم إن وافَقُوهُما
محمد و على (علیهما السلام) دو پدر امت اسلام مى باشند، كجى ها را راست و انحرافات را اصلاح مى نمایند، اگر مردم ایشان را اطاعت كنند، این دو آنها را از عذاب جاویدان نجات مى دهند. و اگر مردم با ایشان موافق و همراه باشند، این دو، نعمت هاى پایدار خداوندى را ارزانیشان دارند.


نهج الحیاة، ص37

23. فَما جَعَلَ الله لأحَدٍ بَعدَ غَدِیرِ خُمٍّ مِن حُجَّةٍ و لاعُذرٍ
پس از غدیر خم، خداوند براى هیچ كس عذر و بهانه اى باقى نگذاشته است.


نهج الحیاة، ص42

24. و هُو الإمام الرَّبانِى و الهَیكَلُ النُّورانِى، قُطبُ الاقطابِ و سُلالَةُ الأطیابِ النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقطَةُ دائِرةِ الإمامَةِ و ابُو بُنیهِ الحَسن و الحُسین الَّذِین هُما رِیحانَتَى رسول الله سَیَّدى شَبابِ أهلِ الجنَّة
على امامى ربانى و الهى، و هیكلى نورانى و مركز توجه همه عارفان و خداپرستان و فرزندى از خاندان پاكان، گوینده بحق و روا، جایگاه اصلى و محور امامت، و پدر حسن و حسین دو دسته گل پیامبر صلى الله علیه و آله و دو بزرگ و سرور جوانان اهل بهشت است .

نهج الحیاة، ص44

25. إنِّى قَد استَقبَحتُ ما یُصنَع بِالنِّساء، أنَّه یُطرَحُ عَلى المَرأةِ الثَّوبُ فَیَصِفُها لِمَن رأى، فلا تَحمِلینِى عَلى سَرِیرٍ ظاهرٍ، أُستُرِینِى سَتَرَك الله مِنَ النّار
من بسیار زشت مى دانم كه (جنازه) زنان را پس از مرگ بر روى تابوت سرباز گذاشته و بر روى آن پارچه اى مى افكنند، كه حجم بدن را براى بینندگان نمایش مى دهد. مرا بر روى تابوت آن چنانى نگذار و بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش جهنم باز دارد.


نهج الحیاة، ص 89

26. و أنّى تُؤفَكُونَ؟ و كِتابَ الله بَینَ أظهُرِكُم، أمورُهُ ظاهِرةٌ و أحكامُهُ زاهِرَةٌ و أعلامُهُ باهِرَةٌ و زَواجِرُهُ و أوامِرهُ واضِحَه و قَد خَلَّفتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُم، أرَغبَةً عَنهُ تُریدُون أم بِغَیرِه تَحكُمُون؟
چرا بیراهه مى روید؟ در حالى كتاب خدا در میان شماست، مطالبش روشن است، و احكام آن درخشان، و نشانه هاى هدایت آن آشكار، و نهى و هشدارهاى آن روشن، و اوامرش واضح است، اما شما به قرآن پشت كردید، و از آن روى گردان شدید، آیا به قرآن میل و رغبت دارید؟ یا داورى جز قرآن مى گیرید؟


نهج الحیاة، ص 106

27. رُوحِى، لِرُوحِكَ الفَداء و نَفسِى لِنَفسِكَ الوَقاء یا اباالحسن! إن كُنتَ فِى خَیرٍ كُنتُ مَعكَ و إن كُنتَ فِى شَرٍّ كَنتُ مَعكَ
على جان، جانم فداى جان تو، و جان و روح من سپر بلاهاى جان تو، یا اباالحسن! همواره با تو خواهم بود، اگر تو در خیر و نیكى بسر مى برى با تو خواهم زیست و یا اگر در سختى و بلاها گرفتار شدى، باز هم با تو خواهم بود.

نهج الحیاة، ص147

28. الهِى و سَیِّدى أسئَلُكَ بِالَّذِین اصطَفَیتَهُم و بِبُكاءِ وَلَدَىَّ فّى مُفارِقَتِى، أن تَغفِرَ لِعُصَاةِ شِیعَتِى و شِیعَةِ ذُرِّیَتِى
پروردگارا! بزرگا! به حق پیامبرانى كه آنها را برگزیدى و به گریه هاى حسن و حسین در فراق من، از تو مى خواهم از گناهكاران شیعیان من و شیعیان فرزندان من درگذرى.


نهج الحیاة، ص148

29. الجَار ثُمَّ الدّار
اول همسایه، سپس خانه خود.


نهج الحیاة، ص149

30. إنِّى لاأُحِبُّ الدُّنیا
من دنیاى دنیاپرستان را دوست ندارم.


نهج الحیاة، ص153

31. خَیرٌ لِلنِّساءِ أن لایَرَینَ الرِّجال و لایَراهُنَّ الرِّجالُ
آن چه براى زنان نیكو است، اینكه بدون ضرورت مردان نامحرم را نبینند و نامحرمان نیز او را ننگرند.


نهج الحیاة، ص160

32. إذا حُشِرتُ یَومَ القِیامَةِ أشفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبِى (صلى الله علیه و آله)
آنگاه كه در روز قیامت برانگیخته شوم، از گنهكاران امت پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) شفاعت خواهم كرد.


نهج الحیاة، ص205

33. إن كُنتُ تَعمَُل بِما أمرناكَ و تَنتَهِى عَمَّا زَجَرناكَ عَنهُ فَأنتَ مِن شِیعتِنا و إلّا فَلا
اگر به آن چه به شما امر مى كنیم، عمل مى كنى و از آن چه شما را برحذر مى داریم، دورى مى كنى از شیعیان مایى والا هرگز!


نهج الحیاة، ص206

34. حُبِّبَ إلىَّ مِن دُنیاكُم ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللهِ و النَّظَرُ فِى وَجهِ رسول الله و الإنفاقَُ فِى سَبِیل الله
از دنیاى شما سه چیز محبوب من است:1. تلاوت قرآن، 2. نگاه به چهره رسول خدا (صلى الله علیه و آله، 3. انفاق در راه خدا.


نهج الحیاة، ص271

35. یَا رَسُول الله، إنَّ بَناتَ النَّاسِ یَتَزَوَّجنَ بِالدَّراهِم فَما الفَرقُ بَینِى و بَینَهُنَّ؟ أسألُكَ أن تَرُدَّها و تَدعُوا اللهَ أن یَجعَلَ مَهرِى الشَّفاعَةَ فِى عُصاةِ أُمَّتِكَ
اى پیامبر خدا! همانا دختران مردم در ازدواج خود درهم ها را مهریه خود قرار مى دهند. پس فرق من با آنها چیست ؟! از تو مى خواهم، درهم و دینار را مهریه من قرار ندهى، بلكه از خدا بخواهى تا مهریه من، شفاعت كردن از گنهكاران امت تو باشد.


نهج الحیاة، ص328

36. إنَّ أبِى (صلى الله علیه و آله) نَظَر إلى عَلىٍّ و قَال: هَذا و شِیعتُهُ فِى الجَنَّه
روزى پدرم رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) به على (علیه السلام) نگاه كرد و (با اشاره با او) فرمود: این مرد و پیروان او در بهشتند.


نهج الحیاة، ص326

37. شِیعَتُنا مِن خِیار أهلِ الجنَّه، و كُلُّ مُحِبِّینا و مَوالِى أولِیائِنا و مُعادِى أعدائِنا
شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشتند و همه دوستان ما و دوستان دوستان ما و دشمنانِ دشمنان ما همه در بهشت خواهند بود.


نهج الحیاة، ص206

38. والمُسلِمُ بِقَلبِه و لِسانِه لَنا لَیسُوا مِن شِیعَتِنا إذا خَالَفُوا أوامِرنَا و نَواهِینَا فِى سَائِر المُوبِقاتِ
كسى كه با قلب و زبان تسلیم ما اهل بیت شده، اما از اوامر ما سرپیچى كند و نواهى و موارد پرهیز را محترم نشمرد از شیعیان واقعى ما نخواهد بود.


نهج الحیاة، ص207

39. اللّهُمَّ إلیكَ نَشكُو فَقدَ نَبِیِّكَ و رَسُولِكَ و صَفِیِّكَ و إرتِدادِ أُمَّتِه
پروردگارا! بسوى تو شكایت مى كنم، اندوه از دست دادن پیامبر و فرستاده و برگزیده ات را و به تو شكایت مى كنم از ارتداد امت پیامبر (صلى الله علیه و آله)


نهج الحیاة، ص202

40. إنَّ فِى الجُمعُة لَساعَةً لایُوافِقُها رَجُلٌ مُسلِمٌ یَسألُ الله عزوجل فِیها خیراً إلا أعطاهُ إیّاه، فَقُلتُ یا رسول الله أىَّ سَاعَةٍ هِىَ؟ قال إذا تَوَلّى نِصفُ عَینِ الشَّمس لِلغُروبِ
حضرت درباره دعای روز جمعه از رسول الله (صلوات الله علیه و آله) نقل می کنند که حضرت فرمود: در روز جمعه ساعتى است كه هر خواسته خیر و نیكوئى در آن ساعت به اجابت مى رسد. پرسیدم یا رسول الله! كدام ساعت است. فرمود: آنگاه كه نصف قرص خورشید در افق پنهان شود.


نهج الحیاة، ص152



اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدَنا وَ حَبیبِنا وَ شَفیعِنا مُحَمَّدٍ حاءِ الرَّحْمَه وَ میمی الْمُلک وَ دالِ الدَّوامِ اَسَّیَّد الْکامِلِ الْفاتِحِ الْخاتِمِ کُلَّما ذَکَرَکَ وَ ذَکَرَهُ الذّاکِروُنَ وَ کُلَّما سَهی وَ غَفَلَ عَنْ ذِکْرِکَ وَ ذِکْرِهِ الْغافِلُونَ صَلَواهً دائِمَهً بِدَوامِکَ باقِیّهً بِبَقائِکَ لامُنْتَهی لَها دُونَ ذلِکَ وَ عَلی الِهِ وَ اَصْحابِه کَذلِکَ اَنَّکَ عَلی کُلِ شَیٍْ قَدیر وَ بِالاِجابَهِ جَدیر.






شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

آموزه های عبادی حضرت زهرا(س)

17 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

از احادیث وارده در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها ، توسعه وجودی و سیطره ملکوتی آن حضرت نمایان می شود  کسی

می تواند در همه جای زمین و زمان حضور جدی داشته باشد که  بر اساس تحقق کمالات مختلف الهی و معنوی  در دو بعد

(علم و عمل) به نهایی ترین  مراحل (وصول) رسیده باشد  و این وصول به او توسعه وجودی می دهد. و آن کسی که به

توسعه وجودی برسد  قطعا به براهین قوی (حکمت متعالیه) به سیطره ملکوتی بر زمین و زمان دست پیدا می کند.. یک

نشان از آن سیطره ملکوتی همان است که در حدیث کتاب محاسن آمده است که محتضر در حال احتضار  در هر زمان و مکانی

باشد مشاهده می کند.


در عرفان نظری  هم از این مقام بسیار منیع، به (ظهور بدلا ) تعبیر شده  و در علم عرفان تثبیت شده است که مقام ظهور بدلا

بستگی به دست پیدا کردن به مقام (اتصال الی الله) دارد.


دارایان این مقام ، صاحب مقام ولایت هستند. که سیطره بر کل عالم ماده و ملکوت خواهند داشت و این همان  بیان حضرت

صادق علیه السلام است که فرمود: همه دنیا مانند گردویی در کف دست ماست.(1)


ونمونه دیگر آن سیطره،  سیطره بر (عوالم جن) است که  امام صادق علیه السلام فرمودند که:«لنا خداما من الجن…»(2)


و باز هم تکرار می شود که این مقامات ریشه در بهترین نوع ارتباط با خداوند متعال دارد که امام صادق علیه السلام فرمودند


که:« اما تعلم ان امرناهذا لا تنال الابالورع»(3) و البته مخفی نماند که در نزد اهلش  هویداست که علم وسیطره به جزئیات در

 

عالم هستی  بعد از ورع، در گرو  علم به (اسم اعظم) است  و آن هم خود مراتب و درجاتی دارد امام باقر علیه السلام به جابر

فرمودند: اسم اعظم هفتادوسه حرف دارد که یک حرف آن کافی است برای شکافتن دل زمین  و پیش ما هفتادو سه حرف آن

حاضر است(4)


در عین حال خود آن حضرات فرمودند
که:  ما علم خود را مخفی می کنیم(5)


و این اخفا علتش عدم ظرفیت جوامع است.


در این همه کمالات حضرت زهرا سلام الله علیها حضور قطعی و جدی دارد  از این باب است که خود آن حضرت به امام علی

علیه السلام فرمودند که « اعلم ما کان و ما یکون وما لم یکن یا اباالحن…»(6) این نکته از ذهن دور نماند که حضرت زهرا (س)

این جمله بسیار بلند و ادعای بسیار واقعی که: من همه علوم گذشته و آینده را می دانم»را برای امیر المومنین بازگو می

نماید نه هرکسی که غیر امام علی علیه السلام کسی ظرفیت شنیدن چنین ادعایی را ندارد. و این مقام همان مقامی است

که ائمه علیهم السلام  در روایات زیادی برای خود قائل هستند.

حضرت زهرا(س) صاحب مقام ولایت کلیه الهیه نتیجه همه این ادله در مورد حضرت صدیقه شهیده (س) در این جمله جمع می

شود که  آن حضرت صاحب مقام ولایت کلیه الهیه است که مقام ولایت  ناظر به درجات قرب مخصوص  او با حضرت حق تعالی

است  و مقام ولایت کلیه الهیه  ناظر به توسعه وجودی  و سیطره وجودی آن حضرت  بر کل ما سوی الله می شود..


شوق بندگی

عبادت حضرت زهرا (س) یک عبادت نمونه است مقام معظم رهبری  در این زمکینه می فرمایند:حسن بصری که یکی از عباد و

زهاد دنیای اسلام است درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها می گوید:به قدری دختر پیغمبر صلی الله علیه وآله عبادت کرد و در

محراب عبادت ایستاد که پاهای آن بزرگوار از ایستادن  در محراب عبادت ورم کرد.(7)


امام حسن مجتبی در خصوص عبادت آن حضرت می فرمود: آنقدر به عبادت می ایستاد که پاهایش ورم می کرد(8). در روایتی


آمده که حضرت زهرا(س) در حال نماز از شدت ترس نفسش به شماره می افتاد(9).


درک شب قدر


حضرت زهرا (س) در شب 23 ماه مبارک رمضان با بچه ها طوری رفتار می کرد تا بتوانند برای شب های قدر خود را اماده کنند.


باری شب های قدر به آنان  غذای سبک می داد تا بتوانند بیدار بمانند. در روز بچه ها را می خوابانید  تا کاملا استراحت کنند و

بدین گونه از نظر جسمی و روحی  زمینه و موقعیت  بهتری  برای شب زنده داری مهیا می فرمود آن حضرت به قدری در این امر

جدی بود که نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود: محروم کسی است که از برکات شب قدر محروم

بماند(10).


انس با قرآن


انس فاطمه زهرا (س) با قرآن ، زبانزد خاص و عام است.


سلمان فارسی می گوید: رسول خدا مرا برای کاری به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها فرستاد داخل خانه حضرت شدم دیدم


در همان حالی که مشغول کار خود بود و جوها را آسیاب می کرد قرآن نیز می خواند(11)



***پیامبر صلی الله علیه وآله از علی علیه السلام پرسیدند:خانواده ات را چگونه یافتی ؟ فرمود: بهترین یاور برای بندگی و

فرمانبری از خدا. و چون همین سوال را از فاطمه سلام الله علیها پرسیدند، عرض کرد : اورا بهترین شوهر یافتم(12)



***حسن بصری می گوید: در این امت، عابدتر از فاطمه کسی نیست. او آنقدر برای عبادت ایستاد که پاهایش آماس کرد(13)


*** روایت شده چون حضرت زهرا (س) به نماز و عبادت مشغول می شد ، به کرات دیده شد که  وقتی فرزندش گریه می

کرد، گاهواره اش توسط فرشته ای که برای  مراقبت از کودک گماشته  شده بود به حرکت می امد(14)


***پیامبر اکرم (ص) درباره دخترش فاطمه (س) می فرمایند:… و اما دخترم فاطمه



(س)
بانوی بانوان جهانیان است  از آغاز تا پایان.او جگر گوشه، فروغ دیدگان،میوه قلب،

روح و روانم و حوریه ای در قالب انیانی است . چون در محراب عبادت نزد پروردگارش

می ایستد  نورش ملائکه آسمان را پرتو افشان می نماید، همچون ستارگان که

با نورخود زمین را برای ساکنانش روشن می کنند. در این هنگام خداوند عزوجل به


فرشتگان می فرماید: ای ملائکه من!به فاطمه ، بانوی کنیزانم که  در پیشگاه من به


عبادت ایستاده بنگرید که پهلوهایش از ترس من می لرزد و با قلب خود به عبادت من

رزو می کند، شما را گواه می گیرم  که شیعیانش را از آتش مصون می دارم.(15)



***حضرت زهرا(س) فرمودند از دنیای شما سه چیز نزد من خوب جلوه کرده است:تلاوت کتاب خدا، نگاه به صورت رسول

خدا وانفاق در راه خدا(16)




***در حدیث دیگری فرمودند:هرکس عبادت خالصش را برای خدا بالا فرستد ، خداوند بهترین ها را به سوی او فرو می

فرستد.(17)



پی نوشت:



1-بصائر الدرجات ص 451

2- کافی،ج1،ص394.

3-بصائر،ص279.

4-همان،ص245.

5-الغدیر،ج7،ص35.

6-بحار،ج43،ص8

7- سخنرانی مقام معظم رهبری 25/9/71 به نقل از نماز و عبادت فاطمه زهرا (س)ص 38.

8-بحار،ج43،ص61

9-همان،ج85،ص258.

10-نماز و عبادت فاطمه زهرا ص
46.

11- بحار،ج93،ص40

12-المناقب- ج3-ص356

13- بحارالانوار- ج43-ص 80

14- المناقب- ج3-ص337

15امالی شیخ صدوق-مجلاس24- ص100

16-صحیفه الزهرا-ص276

17-بحارالانوار- ج71-ص

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

مهم نیست چقدر...

15 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

 

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

سیره تربیتی حضرت زهرا(س)

15 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

در فرهنگ پویا و رهایی بخش  فاطمی
برای تجربه شیوه زیبای زندگی
باید رفت تا رسید.
ونماند تا پوسید

و کویرهای حرارت خیز و تب دیده
وطوفان هایی که مسموم و سختند
و بادهایی که  سهمگین و صعبند
و از هرچه موانع وجود است
و سد راه صعود است
عبور کرد و گذشت

ودر ساحل نجات نشست
فرهنگ فاطمی، فرهنگ زندگیست
فرهنگ رهایی و آزادی است
نقطه آغاز آن خاک است
وغایت و انتهای آن، افلاک.

باید از فرهنگ فاطمی شیوه ها را بیاموزیم
وزندگی از ارض تا سما را بیاغازیم.

باید متجلی کنیم معنویت را با خلوص عرفان
واخلاق و رفتار را با استواری ایمان
و صداقت و راستی را در مواجهات
ومحبت و رحمت را در تعاملات


فرهنگ فاطمی بسیار وسیع است و این وسعت بت گستردگی زندگی پیوند دارد که دارای ابعاد و جلوه های  گوناگون می باشد. و رفتار و کردار و خصال و صفات و فضایل و کمالات و مواجهات و تعاملات و اخلاق و عمل صالح را فرا می گیرد.(1)
در اسلام از هر چیز بتوان گذشت، از «تربیت» نمی توان گذشت. تربیت را باید رکن و پایه  و زیرساخت شخصیت انسان نامید اگر تربین نباشد شخصیت انسان شکل نمی گیرد  و رشد وپویایی نمی یابد و راههای کمال و پیشرفت را طی نمی کند.
کانون خانواده  با همه جایگاه و اهمیت و منزلت ان در پرتو تربیت وجود پیدا می کند. و آثار و ارزشهای آن بروز می یابد و اگر تلاشها و مراقبتها و شیوه های تربیتی والدین نبود کجا فرزندان پاک و نیکوکار پرورش می یافتند و کجا مراحل گوناگون و صلاح و سلامت  به عینیت در می آمدند؟
تاریخ را ورق بزنیم و در اوراق آن  مطالعه و تفکر کنیم  تا بدانیم که شخصیت های بزرگ تاریخ که سرچشمه  تحولات و دگر گونیها شدند  و توانستند به جایگاههای بلند  و مقام های رفیع دست یابند، به طور صحیح تربیت یافتند.
در میان جلوه های گوناگون، شخصیت فاطمی نقش وجلوه  تربیتی آن  را بسیار عظیم و بزرگ می یابیم.
خانه فاطمه کوچک و محقر بود ولی انسانهای بزرگ در آن تربیت شدند که تمام قدرت حضرت قادر متعال را به تجلی در آوردند .
«این خانه کوچک فاطمه سلام الله علیها و این افرادی که در ان خانه تربیت شدند که به حسب عدد چهارپنج نفر بودند و به حسب واقع  تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند، خدمت هایی کردند که ما را و شما را  وهمه  بشر را به اعجاب در آورده است. خطبه فاطمه زهرا سلام الله  در مقابل حکومت و قیام امیرالمومنین  در مدت بیست و چندسال  و در عین حال کمک کاری  به حکومت موجود و بعد هم فداکاری در راه اسلام و فداکاری دو فرزند عزیزش…

ادب حضرت زهرا(س)

حضرت ختمی مرتبت برای پرستاری و تربیت و وحدت جناب فاطمه،از زنان ، زنی کامله و عاقله  و دلسوز اختیار فرمود که در اسم او اختلاف است و این زن بر حسب ملازمت و مداومتی که در شبانه روز خدمت  با سعادت آن حضرت داشته  قسم خورد ولله ما رایت امرئتا اءدب منها زنی آداب دان تر از حضرت فاطمه ندیدم. یعنی چنین کسی با خردسالی و کوچکی و کمی  عمر احتیاج به تربیت مرتبه نداشتند بلکه ذاتا  تربیت نفوس ناقصه و تادیب ارباب عقول کامله  را می توانست بنماید  مثل اینکه جوهر ذات مقدسش از روز نخست منزه و مودب بود. ادب بر دو قسم است : ادب با خلق و ادب با مخلوق که حضرت زهرا (س) هردو نوع ادب را به نحو کمال داراست.(2)

تحلیل:

با توجه به اخبار و احادیث رسیده  حضرت فاطمه زهرا (س) از نور ممجرد و عقل موید خلق شده  و در حمای آن بزرگوار تربیت و مودبه گردیده  ودر این عالم هم به کفالت و حضانت آن حضرت اختصاص یافته ،پس چگونه به کردار و رفتار  و گفتار الهی استوار نباشد و اقتدای کامل ننماید وآنچه رضای رضای پرودگار است کما هو حقه نخواهد. پس فاطمه زهرا (س)  از طبقه اولی و در خردسالی از بندگان مهذب  حضرت علی اعلی بوده  و در این خصیصه باید زبان را کوتاه نمود.

خضوع و خشوع

خضوع و تواضع جسمانی آن حضرت  چنان بود که گویی  ایمان در مغز و استخوان او نفوذ کرده بود. خشوعش نیز به گونه ای بود که گویی ترس از خدا در رگها و خون او جاری بود حضرت زهرا برای عبادت و راز و نیاز با خداوند، محل مخصوصی داشتند لباس مخصوص سجاده مخصوص  و آداب و سبکی مخصوص خانه اش را معبد ساخته بود  ودر آن چنان به عبادت می پرداختند که  فرشتگان خدا به نظاره می پرداختند.(3)

احترام به پدر

برخورد فاطمه علیها السلام با پدر ، برخوردی مودبانه و بسیار متواضعانه بود بگونه ای که حضرت زهرا(س)  بیش از همه در تکریم  و تعظیم مقام رسالت سعی نمود و کمال  ادب و وقار در او مشهود بود  گرچه رابطه این پدر و دختر بسیار عاطفی  و صمیمی بود، اما این هرگز مانع از  احترام نسبت به پیامبر نمی شد.

فاطمه علیها السلام  خود فرمود: وقتی آیه 63 سوره نور نازل شد ، دیگر شرم کردم به پیامبر بگویم بابا و او را پیامبر خدا صدا زدم. پیامبر از من روی برگرداند چند بار به همین ترتیب صدا زدم  ولی او جواب نداد سپس پدرم فرمود: فاطمه جان! این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده. در رابطه با جفاکاران خودخواه  فرودآمده است. فاطمه جان تو از منی و من از تو تو بگو بابا زیرا این سخن دل را زنده و خدا را خشنود می سازد.(4)

شرم و حیا

روزی امیر المومنین (ع) گرسنه شد و به حضور فاطمه (ع) آمد و فرمود یا فاطمه! آیا طعامی نزد شما هست تا از آن بخورم؟ فاطمه (س) عرضه داشت: نه!  سو گند به خدایی که پدرم را با مقام نبوت گرامی داشت  و تو را به مقام وصایت اکرام نمود  چیزی از غذا در نزد من نیست  و دو روز است که غذا نداریم  که اگر چیزی  وجود می داشت  تورا بر خودم و بر پسرانم ترجیح می دادم. علی (ع) فرمود: چرا به من خبر ندادی تا غذایی برای شما تهیه نمایم؟ فاطمه عرضه داشت: یا ابالحسن! من از خدایم شرم می کنم  که تو را به چیزی که  قدرت بر آن نداری تکلیف کنم.(5)

 

زهد فاطمه(س)

در هنگام نزول آیات 43 و 44 سوره حجر،حال پیامبر (ص) دگر گون شد و  گریه شدیدی می کرد  یکی از صحابه نزد فاطمه (س) رفت و جریان را گفت: فاطمه علیها السلام برخاست و چادر کهنه ای که وصله داشت  بر سر گرفت و از خانه بیرون آمد سلمان او را دید و گفت : واحزناه! دختر روم و قیصر لباسهای حریر و سندس بپوشد اما دختر پیامبر خدا چادری وصله دار برسر کند؟ فاطمه به محضر پیامبر آمد و  بعد از مدتی عرضه داشت: ای رسول خدا سلمان از لباس من تعجب می کند بخدا سوگند پنج سال است که  فرش ما در خانه علی (ع) یک پوست گوسفند است که شب ها به روی آن می خوابیم و روزها  روی آن پوست به شتر خود علف می دهیم و متکای ما نیز از لیف خرما است.

پیامبر رو به سلمان کرد و فرمود: دختر من از سابقین  و در صف سبقت گیرندگان  در درگاه خداست(6)

تجلی ایثار

مردی خدمت حضرت رسول رسید و اظهار گرسنگی کرد حضرت او را به خانه همسران خود راهنمایی کرد ولی  آنها گفتند جز آب چیز دیگری در خانه نداریم! رسول اکرم خطاب به اصحاب خود فرمود: چه کسی این مهمان را به خانه خود می برد؟علی علیه السلام فرمود:من او را به خانه می برم  هر دو به خانه فاطمه آمدند علی (ع) آمدن مهمان را به همسرش خبر داد و از وضع غذای خانه جویا شد فاطمه (س) فرمود قدری خوراک به اندازه طعام بچه ها موجود است ولی مهمان را بر خود مقدم می داریم. حضرت نیز فرمود: شما بچه ها را خواب کن من هم چراغ ها را خاموش کنم.

گویا علی (ع)  می خواهد مهمان به واسطه تاریکی شب،  متوجه کمی غذا نشود و با خیال راحت غذا بخورد . امیر برسر سفره نشست اما از آن غذا نخورد و مهمان متوجه نشد  آن شب سپری شد  و مهمان از خوراک علی و فاطمه بهره مند شد و  ولی اهل خانه شب را با گرسنگی صبح کردند  آن هنگام آیه « ویوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه»(7)نازل شد.(8)

پی نوشت:
1-  فرهنگ سخنان حضرت فاطمه (س)ص 271

2- خصائص فاطمیه -ایت الله شیخ محمدباقر کجوری- ص 292

3- در مکتب فاطمه علیها السلام- ص170.

4-بحار- ج 43-ص 33.

5- خانه غم(ترجمه بیت الاحزان)، ص 39.

6- همان، ص 56.

7-حشر،آیه 8.

8-هادی قطبی، بانوی بی نشان ص 58

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

نقش امام خمینی در گسترش فرهنگ فاطمی

15 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

تردیدی وجود ندارد که یک«روز» را به نام «روز زن نامیدن ، مسئولیت های خاصر را می طلبد  و تبعیت ویژه ای لازم می سازد. مخصوصا اگر این روز ، به مناسبت ولادت حضرت زهرا (س) باشد.

روز زن به نام زن جامع کمالات و صفات  یعنی حضرت زهرای اطهر (س) با مجاهدت عجین است نمی توان فاطمه بود و ازجهاد فاصله داشت و فریاد نکرد و خطبه نخواند و اعتراض نکرد.

و وضع موجود را برنمی تابد و  به همین  دلیل به مجاهده می پردازد  تا از مظلوم بزرگ تاریخ یعنی  حضرت امیر المومنین دفاع کند.
در کنار جهاد وتلاش فاطمی  زهد و تقوای فاطمی را می یابیم  و همراه با آن عفاف و پاکدامنی اش را.
امام خمینی در این باره آگاهی بخشی میکند: و شما افتخار کنید و همه ما که  این روز را روز زن قرار داده اند و باید که مسئو لیتش را هم به عهده بگیرد اگر شما پذیرفتید که روز بیستم جمادی الثانی را روز  تولد حضرت زهراست ، پذیرفتید که روز زن باشد، این روز را پذیرفتید، این به عهده شما خیلی مسائل را می آورد. اگر یک ملتی پذیرفت که فلان روز روز جهاد است. این باید در آن روز مشغول مجاهده بشود.اگر کسی مشغول مجاهده  نشد این را نپذیرفته است که آن روز روز جهاد است. اگر شما زنها و زنهای همه ی کشور ما پذیرفتند که امروز روز زن است  یعنی روز تولد حضرت زهرا  که ان کمال و آن وضعیت را داردپذیرفتید که روز زن است  به عهده شما مسائل بزرگی خواهد امد  از قبیل مجاهده که حضرت مجاهده داشته است و  به اندازه خودش که در این ظرف عمر کوتاه  مجاهده داشته ، مخاطبه داشته با حکومتهای وقت….
شما باید اقتدا به او بکنید تا پذیرفته باشید که  این روز روز زن است  روز تولد این حضرت، روز زن است. زهد و تقوا و همه چیزهایی که داشته است  شما باید که اگر پذیرا شدید  آنها را تبعیت نمایید  واگر تبعیت نکردید بدانید که  شما داخل در روز زن نیستید.(1)

پی نوشت:
1-    صحیفه امام  جلد 20 ص 6

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

سیره فاطمی اسوه زندگی

07 اردیبهشت 1393 توسط ميهن دوست

ای کاش می توانستم درباره زندگی زهرا با ذرات مشک از روی برگهای گل بنویسم، تا سیره او زندگی تمام خاندان(رسالت ) باشد و فضایلش در هر گلی بوی

مشک از آن برخیزد، و نه تنها به خاطر این جهت ، بلکه به خاطر انکه  سیره او الگویی برای هر زنی باشد که  خشنودی خداوند عزوجل

را  در این زندگی دنیا اراده می کند  تا به فوز نعمت خانه آخرت فائز گردد.

همانا سیره زنان اهل بیت  بهترین زاد و توشه برای زنان دنیا در هر زمان است؛ چرا که سیره او قلب ها را  به نور یقین روشن کرده  و به ریسمانی از

خداترسی و تقوا متصل می سازد.

نوشته احمد خلیل جمعه از نویسندگان اهل سنت

 

پی نوشت

نساء اهل البیت صص531-532 به نقل از درسنامه فاطمی مجید جعفرپور

شما باید برای دیدن نظرات وارد سامانه شوید در حال حاضر وارد شده اید !

If you have no account yet, you can register now...
(It only takes a few seconds!)


فرم در حال بارگذاری ...

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

شمس الضحی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب
  • Atom: مطالب
  • RDF: مطالب
  • RSS 0.92: مطالب
  • _sitemap: مطالب
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس