حضرت زهرا(س) در قرآن
سیمای حضرت فاطمه (س)درآیینه قرآن
آیه اوّل :
“انّما یرید الله لیذ هب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً”
“خدا چنین می خواهد که هر آلا یش رااز شما خاندان نبوت ببرد و شما را پاک و منزه گرداند”(سوره احزاب آیه 33)
در شأن نزول این آیه روایات متواتری در دست است که حاکی از این است که آیه تطهیر در خانه ام سلمه نازل شده است ودر آن هنگام رسول اکرم (ص)،حضرت صدیقه ،امیرالمومنین و حسنین (ع) حضور داشتند ،جناب ام سلمه خودش از رسول اکرم (ص)تقاضا می کند که من نیز به جمع شما داخل شوم و تحت کساء نزد شما خاندان رسالت قرار گیرم؟حضرت او را نهی کرد و فرمود :نه،تو داخل نشو(و انت فی خیر )چون این آیه مخصوص به ما پنج تن است.نام جماعتی که از صحابه شأن نزول این آیه را به همین ترتیب نقل کرده اند و روایات آنان متواتر است به شرح ذیل می باشد :
سعد ابن ابی وقاص ،انس ابن مالک،ابن عباس، اب سعید خدری ،عمربن ابو سلمه،واصل بن اسقع،عبدالله بن جعفر،ابو حمرا هلال ،عایشه،ام سلمه،ابوهریره، معقل بن یسار،ابوطفیل،جعفر بن حبان،جیره،ابو برزه اسلمی ،مقداد بن اسود.
روایاتی که صحابه مذکور نقل کرده اند،در این موضوع هم رأی و هم سخن هستند که آیه شریفه تطهیر در خانه “ام سلمه “نازل شده و فقط در شأن پنج تن بوده است و هیچ یک از زنان پیامبر(ص)داخل این قضیه نیست و این مطلب از مسلّمات است،غیر از حضرات صحابه ،تقریباً300 نفر دیگراین روایت رابه همان ترتیب و با ذکر اینکه محل نزول آیه خانه ام سلمه بوده است ،نقل کرده اند وعلامه امینی مشخصات 300نفر را که در قرون مختلف زیسته اند به طور تفصیل در “الغدیر"شرح داده است.تمام این 300 نفر نصوصی از پیغمبر اکرم (ص)نقل کرده اند که بعد از نزول آیه تطهیر از حضرت پرسیده شد که این آیه شریفه در شأن کیست ؟حضرت فرمودند :منم ،علی ،فاطمه و حسنین (ع).پس با توجه به مطالب فوق ،جای هیچ گونه تردیدی نیست که حضرت صدیقه زهرا (س)نیز مشمول آیه تطهیر است .(حبیب چایچیان ،فاطمه الزهرا “س"،گفتارعلامه امینی ،انتشارات امیرکبیر،تهران 1362 ،ص 17)
آیه دوّم:
“فقل تعالوا ندعوا ابنائنا و ابنائکم ونسائنا ونسائکم و انفسنا وانفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین”
“پس بگو (ای پیامبر )بیایید ماو شما با فرزنداان و زنان ود با هم به مباهله برخیزیم(یعنی در حق یکدیگرنفرین کنیم)تا دروغگویان را به لغن وعذابخدا گرفتر سازیم.(سوره آل عمران،آیه 55)
این آیه بطورصریح وآشکار ندامی کند بر اینکه پیغمبر اکرم (ص)هنگامی که با نصارای نجران مباهله فرمود،حضرت صدیقه (س)نیز دراین مورد شرکت داشت.
او وجود مقدسی است که درمیان چهار معصوم دیگر در آیه مباهله قرار گرفته است،دو معصوم :ابنائنا (حسنین"ع")و دومعصوم :انفسنا(پیغمبر “ص"و علی “ع")و یک معصومه :نسائنا ما بین آنها، که از نساء منحصر به این وجود مقدس است.
با توجه به این مطلب که (ابتهال و نفرین ) با نصارای نجران یک کارعادی نیست وبا زن ومرد عادی نمی توان اقدام به مباهله کردو طرف مقابل رامغلوب ورسوا نمود؛ بلکه صلاحیت اقدام به چنین امر خطیری را افراد مقدس و شایسته ای دارا هستند که مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارک و تعالی بوده باشند،و حضرت صدیقه (س) نیز یکی از آن شخصیت هایی است که مشمول این آیه شریفه می باشد و این از مسلمات است.(حبیب الله چاچیان ،فاطمه الزهرا “س"، گفتار علامه امینی،انتشارات امیر کبیر ،تهران 1362، ص46
عنایت فاطمه(س) فضه را حافظ قرآن می کند:
ابوالقاسم قشیری در کتابش مینویسد :عبدالله مبارک میگوید :
من در بیابان حجاز از قافله وکاروان عقب ماندم و ناگهان زنی را مشاهده کردم و بدو گفتم:
تو کیستی ؟با این ایه پاسخ داد”وقل سلام فسوف تعلمون(1)"کنایه از اینکه چرا سلام نکردی؟
ترجمه:و بگو سلام بر شما اما بزودی خواهید دانست.
من بر او سلام کردم و به او گفتم :د راینجا چه میکنی؟گفت:(من یهدی الله فما له من مضل)(2) یعنی :هرکس را خدا هدایت کند،هیچ گمراه کننده ای نخواهد داشت. به او گفتم:ایا از انس هستی یا از طائفه جن؟گفت( یا بنی ادم خذوا زینتکم)(3) یعنی :ای فرزندان ادم !زینت خود را بردارید .فهمیدم که از انس هست از اوپرسیدم:ازکجا امده ای؟گفت(ینادون من مکان بعید)(4) یعنی :ازرا دور صدا زده میشوند.فهمیدم که از راه دور میاید. گفتم:به کجا میروی ؟گفت:(ولله علی الناس حج البیت)(5) یعنی :وبرای خدا بر مردم است که اهنگ خانه اومیکنند.فهمیدم که عازم مکه است گفتم:چند وقت است که از قافله باز مانده ای؟ پاسخ داد:(ولقد خلقنا السماوات والارض وما بینهما فی سته الیام)(6) یعنی :ما اسمانها وزمین و انچه را د رمیان انهاست در شش روز افریدیم.فهمیدم شش روز است از کاروان جدا شده است .پرسیدم:ایا غذا میل دارید؟در جوابم گفت (وماجعلناهم جسدالا یاکلون الطعام)(7) یعنی :انان را که پیکرهایی غذا نخورند قرار ندادیم.فهمیدم که به غذا میل دارد.پس غذاییی به او دادم و سپس گفتم :تندتر بیا!گفت(لایکلف الله نفسا الاوسعها)(8) یعنی :خداوند هیچکس را جز به اندازه تواناییش تکلیف نمیکند.فهمیدم که خسته شده وقدرت راه روی ندارد. به او گفتم:میخواهی تورا پشت خود بر مرکب سوار کنم؟گفت (لو کان فیهماآلهه الا الله لفسدتا)(9)یعنی :اگر در اسمان وزمین،جز الله خدایان دیگری بود،فاسد میشدند ونظام جهان به هم میخورد.فهمیدم که از سوار شدن به پشت سر من ،حیا میکند ونمیپسندد.باشنیدن این ایه پیاده شدنم واو را به تنهایی سوار کردم چون سوار شد گفت :(سبحان الذی سخر لنا هذا)(10) یعنی :پاک ومنزه است کسی که این را مسخر ما ساخت.و همچنان امدیم تا به قافله رسیدیم در انجا به او گفتم:ایا کسی را در میانه قافله داری؟ گفت:(یا داوود انا جعلناک خلیفه فی الارض)(11) یعنی ای داوود!ما تورا خلیفه ونماینده خود در زمین قرار دادیم.(و مامحمدالا رسول)(12)یعنی :محمد (ص)فقط فرستاده خداست.(یا یحیی خذالکتاب بقوه)(13) یعنی :ای یحیی کتاب خدا را با قوت بگیر.(یا موسی انی انا الله)(14)یعنی ای موسی منم خداوند .من صدا زدم ای داوود،ای محمد،ای یحیی،ای موسی!دیدم چهار جوان به سوی من می ایند از ان زن پرسیدم :اینها چه نسبتی با تو دارند؟گفت (المال والبنون زینه الحیواه الدنیا)(15)یعنی :مال وفرزندان،زینت زندگی دنیاست.وقتی نزد او امدند به انان گفت:(یا ابت استاجره ان خیر من استاجرت القوی الامین)(16) یعنی :پدرم !او را استخدام کن،زیرا بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی انکس است که قوی و امین باشد. ان جوانها مقداری پول و چیزهای دیگر به من دادند، وان زن گفت :(ولله یضاعف لمن یشاء)(17) یعنی :و خداوند ان برای هرکس بخواهد دو یا چند برابر میکند. وانها مقداری دیگر هم دادند.من که چنان دیدم از ان جوانها پرسیدم:این زن کیست؟گفتند:این مادرمان فضه کنیز زهرا (س) است که بیست سال است فقط با ایات قرانی سخن گفته است.
(مناقب ابن شهرآشوب،جلد 3صفحه 343وبحارالنوار،ج 43،ص86و زندگانی فاطمه الزهرا محلاتی،ص111وفاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی،ص974)برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی،علی بدری ص208 الی211
اسرار و فلسفه احکام از زبان مبارک فاطمه زهرا(س)
فاطمه (س) فرمود:خداوند ایمان را سبب تطهیر وپاکی شما از شرک قرار داد.
و نماز را وسیله پاکی از کبر وغرور .
وزکات را موجب تزکیه نفس و رشد وزیادی روزی.
و روزه را عامل تثبیت اخلاص.
وحج را وسیله تقویت ائین اسلام.
عدالت را مایه ی هماهنگی دلها.
و اطاعت و پیروی ما اهل بیت را باعث نظام ونظم امت اسلام.
و امامت ما را امان از تفرقه وپراکندگی.
و جهاد را موجب شکوه و جبروت وعزت اسلام.
و صبر وشکیبایی را وسیله ای برای جلب وطلب پاداش خداوند.
.امرو به معروف را وسیله ای برای اصلاح توده مردم .
و نیکی به پدر ومادر را موجب پیش گیری از خشم خدا .
و صله رحم را وسیله ی افزایش جمعیت وقدرت .
و قصاص را وسیله حفظ نفوس وجانهای مردم.
ووفای به نذر را موجب امرزش و بخشش خداوند.
وجلوگیری ار کم فروشی را وسیله مبارزه با کمبود ها.
و نهی از شراب خواری را سبب پاک سازی از پلیدی ها وآلودگی ها.
و پرهیز از تهمت ونسبتهای ناروا را حجابی در برابر غضب پروردگار.
وترک دزدی را برای حفظ عفت نفوس مردم.
(شرح نهج البلاغه در شرح نامه ی عثمان بن حنیف ابن ابی الحدید.وکشف الغمه اربلی وسید مرتضی در شافی و علل الشرایع مرحوم صدوق واحتجاج طبرسی و کتابهای دیگر سنی وشیعه)(کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص 141)
سجده ی ملائکه بر ادم ( ع) بخاطر وجود حضرت زهرا(س)
ابو سعید خدری میگوید:در خدمت رسول خدا(ص) نشسته بودیم مردی از راه رسید و از حضرت پرسید در باره فرمایش خداوند که فرموده است:(استکبرت ام من العالین)سوره ص آیه 75 توضیح دهید که اینان چه کسانی هستند که از ملائکه مقربین برترین وبالاترند؟
رسول خدا (ص) فرمود:من وعلی و فاطمه وحسن وحسین می باشیم که در سرا پرده عرش بودیم و خداوند را تسبیح میکردیم و ملائکه با تسبیح ما تسبیح میکرند 2هزار سال پیش از انکه خداوند ادم (ع) را بیافریند . هنگامی که خداوند آدم را آفرید به ملائکه دستور فرمود که بر او سجده کنند و مامور به سجده نشده بودند مگر بخاطر وجود ما،همه ملائکه سجده کردند بجز ابلیس که خوداری کرد خداوند متعال به او فررمود :ای ابلیس!چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود اوراآفریدم سجده کنی؟آیا تکبر کردی یا از برترین ها بودی؟!یعنی از این پنج تنی که اسامی انان در سرا پرده عرش نوشته شده ،بودی؟پس ما هستیم ان باب خدایی که از آن در وارد میشوند وهدایت یافتگان به وسیله ما هدایت میشوند هرکس مارا دوست داشته باشد خداوند اورا دوست داشته وبه بهشتش وارد میسازد وهرکس با ما دشمنی کند خداوند اورا دشمن دارد و به اتشش وارد میکند ودوست ندارد مارا مگر کسی که تولدش پاک وپاکیزه باشد.(تفسیرالبرهان ج6،ص516-ترجمه فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی،ص45و46)(برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص33)
حجرالاسود فاطمه (ُس) را دوست دارد.
حضرت امام صادق ( ع) میفرماید:
حجرالاسود فرشته ای عظیم الشان از بزگترین ملائکه نزد خداوند بوده است .وقتی که خداوند از ملائکه پیمان میگرفت حجرالاسود اولین فرشته ای بود که به خدا ایمان اورد واقرار به یگانگی خداوند کرد.پس به خاطر همین کارش خداوند اورا بر همه افریدگانش امین قار داد و پیمان مخلوقاتش را د راو به رسم امانت قرار داد و خداوند از تمام مخلوقات خودش اقرارگرفت مبنی بر اینکه هرساله پیش حجرالاسود بروند واقراری که خداوند از انها گرفته بود،نزد حجر الاسود تجدید میثاق نمایند. سپس خداوند اورا د ر بهشت انیس و رفیق حضرت ادم(ع)قرار داد تا اینکه ان پیمان خداوند را به یادحضرت ادم بیاورد وحضرت ادم هرساله نزد حجر الاسود برود وتجدید میثاق کند پس وقتی که حضرت ادم (ع) مخالفت کرد و ترک اولی نموداورا از بهشت خلرج کردند . خداوند عهدی را که از ادم وفرزندانش برای محمد وعلی (ع) گرفته بود از یاد ادم برد وادم را به فراموشی انداخت واورا متحیر ومبهوت قرار داد و هنگامی که خداوند تو به ادم را پذیرفت خداوند این فرشته را به صورت در سفیدی قرار داد سپس ان در سفید را از بهشت به سوی حضرت ادم پرتاب کرد و ادم در اند وقت در سرزمین هند بودو وقتی ان در را دید با ان مانوس شد در حالی که ان را بیش از سنگ قیمتی نمی دانست. خداوند عزوجل ان سنگ را به زبان اورد وگفت:ای ادم ایا مرا میشناسی؟ ادم (ع)فرمود:نمیشناسم شمارا!سنگ گفت:بلی مرا میشناسی منتهی شیطان بر تو غالب شد وپروردگارت را از یادت برد سپس به همان صورتی که در بهشت با ادم بود در امدو گفت:کجا رفت ان عهد ومیثاق که خداوند ان را از تو گرفت؟ وحرکتکرد طرف او واو را در برگرفت وگریه کرد و او را بوسید واقرار و اعتراف به ان عهد را تجدید کرد سپس خداوند متعال ان فرشته را به سنگ دری سفید و شفاف ونورانی ودرخشنده تبدیل کرد. وبه خاطر احترام وبزرگداشت او حضرت ادم (ع)حجرالاسود را بر شانه خود قرار داد وهرگاه خسته میشد ،جبرئیل (ع) ان را از ادم میگرفت و با خود نقل میکرد و به همین منوال میرفتند تا اینکه به مکه رسیدند.و پیوسته ادم (ع)با او مانوس بود ودر کنارش در مکه به سر میبرد و در هر روز وشب اقرار به میثاق وعهد میکرد و ان را تجدید می نمود سپس خداوند متعال وقتی جبرئیل را به زمین فرستاد و کعبه را بنا نمود ،جبرئیل به ان مکان که بین رکن در کعبه باشد فرود امد و دران مکان ادم را دید و این همان مکانی بود که خداوند متعال عهد وپیمان گرفت و این فرشته در همان جا عهد ومیثاق را در خود فرو برد و به خاطر همین علت خداوند سنگ را در ان رکن قرار داد وخداوند ادم را از جایگاه کعبه به طرف صفا وحوا را به سمت مروه کوچ داد بعد خداوند حجر الاسود را گرفت و با قدرتش در همان رکن قرار دادووقتی ادم از صفا چشمش به سنگ افتاد که رد رکن نصب شده الله اکبر ولا اله الا الله گفت وخدا را تمجیدو تعظیم نمود فلذا سنت است هرکس در کوه صفا باشد چشمش به رکن حجر الاسود بیفتد الله اکبر بگوید.و خداوند عهد ومیثاق را در ان سنگ به امانت گذاشت و دربین فرشتگان تنها او بود که عهد وپیمان را در خود فرو بردزیرا خداوند وقتی از فرشتگان راجع پروردگاری خود و نبوت حضرت محمد(ص)و جانشین بودن حضرت امیر المومنین(ع)اقرارخواست پشت ملائکه لرزید و اولین کسی که عجله کرد و به دستور خدا اقرار نمودهمان فرشته بود و هیچ فرشته ای به اندازه او محمد و ال محمد را دوست نداشتو به خاطر همین محبت شدید خداوند او را از میان تمام فرشته گان انتخاب کرد و عهد وپیمان را در او نهاد و او روز قیامت خواهد امد در حالی که زبانی گویا وچشمی بینا دارد وبرای تمام انان که با او در ان مکان تجدید وعهد وپیمان کردند و امانت را حفظ نمودند شهادت وگواهی خواهد داد.
(ترجمه علل الشرایع،ج2،باب 164،حدیث1-فروع کافی ج4،ص185 حدیث 3)وحضرت امام صادق(ع) فرمود:نبوت هیچ پیامبری تکمیل نشد تا اینکه به فضیلت و محبت فاطمه اقرار کرد.(ترجمه فاطمه الزهرا بهجت قلب المصطفی ص105)(برگرفته از کتاب حضرت زهرا خلقت نورانی علی بدری ص34 الی 37)
پی نوشت:
1.سوره زخرف،آیه 89
2.سوره زمر،آیه 37
3.سوره اعراف،آیه31
4.سوره فصلت،آیه 44
5.سوره ال عمران ، ایه 97
6.سوره ق، ایه 38
7.سوره انبیاء ایه 8
8. سوره بقره، ایه 286
9.سوره انبیا ،ایه 22
10 . سوره زخرف، ایه 13
11. سوره ص ، ایه 26
12. سوره ال عمران ، ایه 144
13. سوره مریم ، ایه 12
14. قصص، ایه 30
15 . سوره کهف ، ایه 46
16. سوره قصص.، ایه 26
17. سوره بقره ف ایه 261